این نخستین بار نیست که غرب مدعی دموکراسی و کثرت گرایی بر ضد دولت‌هایی که در انتخاباتی آزاد و شفاف بر سر کار آمده‌اند با بحران سازی و توطئه‌چینی و با بهره گرفتن از سران وابسته ارتش و سکولارهای سر سپرده وارد عمل می‌شود و برخلاف تمامی قوانین پذیرفته شده جوامع بشری دست به کودتا و براندازی می‌زنند. بارنخست از به قدرت رسیدن اسلامگرایان الجزایری که در انتخابات آزاد سال ۹۲ میلادی پیروز شده بودند جلوگیری کردند و با حمایت مالی و سیاسی نظامی‌ها و لیبرال و سکولارهای برده خود را در قدرت باقی گذاشتند. و بار دوّم نیز در فلسطین برای دولت اسماعیل هنیه که آن هم در انتخاباتی آزاد بر سر کار آمده بود، با بهره گیری از جریان لائیک محمودعباس از نخست وزیری برکنار کردند و وضعیت موجود را در فلسطین به وجود آوردند. 

 در پی انقلاب آزادیخواهانه مردم مصر و سقوط آخرین فرعون، در نخستین انتخابات آزاد و شفاف اولین رییس جمهورغیر نظامی برگزیده شد، او و نیروهای اسلامگرای پشت سرش همه توان و تلاش خود را برای پیش بردن اهداف انقلاب و تشکیل دولتی ائتلافی با حضور تمامی طیف‌های موجود در جامعه بکار گرفتند، امّا هر بار به وسیله جریان‌های سکولار، مارکسیست، وابستگان به رژیم سابق نه تنها دست رد بر سینه آنان نهاده شد بلکه با برجسته کردن مشکلات متراکم اجتماعی و عقب ماندگی وحشتناک اقتصادی و فرهنگی ناشی از ده‌ها سال حاکمیت بردگان بیگانه و مال و مقام، چالش‌های فزاینده و گسترده‌ای را پیش روی دولت او قرار دادند و در ‌‌نهایت با حمایت پیدا و پنهان غرب و دولت‌های سعودی و اردن و برخی از کشورهای خلیج و با کشانیدن یک و نیم میلیون مسیحی قبطی و چندصدهزارنفر از هواداران گروه‌های سکولار و لیبرال و هواران رژیم سابق به میدان تحریر خواهان برکناری رییس جمهور منتخب شدند و در ‌‌نهایت به شیطان بزرگ متوسل شدند تا برای چراغ سبز نشان دادن به ارتش مصر- که هنوز بخش بزرگی از بودجه مالی آن از سوی آمریکا و لابی صهیونیسم حاکم بر آن کشور تأمین می‌شود، و پس از تماس تلفنی از سوی رییس ستاد ارتش آمریکا با ژنرال عبدالفتاح سیسی- کودتایی ضد انقلابی را به راه اندازند و با به حال تعلیق در آوردن قانون اساسی که با رأی ۶۲ درصد مردم به تصویب رسیده بود، دکتر محمد مرسی رییس جمهور منتخب را بر کنار کنند. و بخشی از سخنان سیوی لیفنی وزیر خارجه سابق رژیم تروریستی اسرائیل در مصاحبه با روزنامه هآرتس که گفته بود: (اردوغان و مرسی در برابر مواضع ضد اسرائیلی خود به موقع مجازات می‌شوند) عملی شد، و تلاش غرب و لیبرالیسم عرب برای تضعیف محور ترکیه، قطر و مصر و مهار رسانه پرطرفدار و تأثیر گذار الجزیره وارد فاز عمیلاتی شود. 

 

سرلشکر عبدالفتاح سیسی در حالی که اشخاصی چون: 

- احمد طیب رییس دانشگاه الأزهر (عضو کمیته مرکزی حزب وطنی حسنی مبارک) 

- بابا واتروز رهبر مسیحیان قبطی (که تا آخرین لحظه از رژیم فرعونی حسنی مبارک دفاع می‌کردند) 

- محمد برادعی رییس پیشین سازمان بین المللی انرژی هسته‌ای و از سران جریان لیبرال وابسته به غرب. 

- رییس حزب سلفی (النور) مورد حمایت پادشاهی سعودی و تعدادی از سران ارتش حضور داشتند بیانیه عزل مرسی و تعلیق موقت قانون اساسی را قرائت کرد. 

بسیاری از ناظران این کودتا را ضربه‌ی مهمی بر پیکر اسلامگرایی در مصر و تلاشی سازمان‌یافته برای بازسازی رژیم سابق به شمار می‌آورند و همه در این باره که دولت یکساله دکتر محمد مرسی با در پیشگیری سیاست‌های برخاسته از باور‌ها و رویکرد‌ها و راهکاریی متفاوت با آنچه غرب پیش از بهار مردمی طراحی کرده بود، سران غرب به ویژه دولت تروریستی اسرائیل را دچار وحشت ساخته بود، سیاست‌هایی چون: 

۱- تلاش برای تقویت روابط با کشورهای تأثیرگذار منطقه چون ایران و ترکیه و قطر در راستای حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای چون بحران سوریه و…

۲- حمایت عملی از آرمان مردم فلسطین و بازگذاشتن گذرگاه‌های نوارغزه. 

۳- اجازه سفر به امیر قطر و رییس اتحاد علما به نوار غزه و برنامه سفر نخست وزیر ترکیه به آن منطقه تحت محاصره صهیونیست‌ها. 

۴- برپایی کنفرانس حمایت از مردم سوریه در قاهره و اعلام قطع رابطه‌ی سیاسی با آن رژیم. 

در هر صورت اقدام به کودتای نظامی با حمایت انکارناپذیر آمریکا و سران سعودیه و اسرائیل واقعیت‌هایی را بیش از پیش برای همگان روشن ساخته است از جمله: 

- بی‌پایگی ادعاهای حمایت غرب از دموکراسی و توسعه‌ی سیاسی در خاورمیانه. 

- دروغ و افتراء بودن این ادعا که خیزش‌های موسوم به بهار عربی با اطلاع و برنامه‌ریزی غربی‌ها صورت گرفته‌اند

- نادرست بودن تمامی ادعاهایی که إخوان المسلمین را به ابزار بودن غرب متهم می‌کرد. 

- برملا شدن هرچه بیشتر دروغگویی سکولار و لیبرال و چپ‌های عرب در حمایت از دموکراسی و جامعه‌ی مدنی و پذیرش اصل دست به دست شدن آزاد قدرت از راه انتخابات آزاد. 

- افشای ماهیت رژیم‌های وابسته و دلبسته غرب چون رژیم قبیله‌ای سعودی و برخی از حاکمان ابوظبی که می‌تواند زمینه ساز بروز اعتراضات مردمی و تلاش برای ایجاد اصلاحاتی در آن کشور‌ها بشود. 

- تردیدی نیست که اقدام نابخردانه غربی‌ها و دولت‌های حامی گروه‌های مخالف دولت دکتر مرسی سبب گسترش روز افزون اسلامگرایی در منطقه خواهد گردید و آن دسته از مردم مسلمان را که تنها به دنبال بهبود اوضاع معیشتی خود، یا انتخاباتی زودهنگام ریاست جمهوری و مجلس بودند، دیر یا زود به سوی حمایت از طرف مظلوم می‌کشاند. 

- بی‌خردی یکی ازبارز‌ترین ویژگی‌های سران گروه‌ها و قدرت‌های خودکامه است، زیرا آنان بدست خود دکتر محمد مرسی را به صورت نلسون ماندلای مصر در آوردند و او را در جایگاه پیشوای آزدایخواهی مردم منطقه نشاندند.

به نظر اینجانب دکتر مرسی و جریان حامی او علی رغم اشتباهاتی که داشتند از میدان آزمونی بزرگ پیروز و سربلند بیرون آمدند، درحالی که پس از بیانیه کودتاچیان دقایقی نگذشته بود ۲۶ کانال جریان اسلامگرا به دستور نیروهای امنیتی بسته شد و حکم بازداشت محمد بدیع مرشد اخوان المسلمین و خیرت الشاطر معاون او به جرم کشتن تظاهر کنندگان صادر گردید! و بیش ۳۰۰ نفر از سران حزب دادگری و آزادی و اخوان المسلمین بازداشت گردیدند. اما دولت مرسی در آن مدت یکسال نه تنها برخی از سران جریان‌های مخالف خود را که در خیانت و وابستگی به بیگانگان و مورد حمایت قرارداشتن سران سعودیه و امارات تردیدی وجود نداشت به پای میز محاکمه نکشاندند بلکه آنان را بار‌ها و بار‌ها به گفتگو و سازش و تشکیل دولت ائتلافی فراخواندند. 

- در حالی که بیش از ۸۰ نفر از اعضای اخوان المسلمین و حزب دادگری و آزادی در یکسال گذشته و ۴۶ نفر در رویدادهای یک هفته‌ی گذشته بدست چماق بدستان سکولار و وابستگان به رژیم سابق کشته شدند، و ده‌ها دفتر و مرکز آنان مورد چپاول قرار گرفته و به آتش کشیده شد، به گفته‌ی سخنگوی حزب دادگری و آزادی هواداران مرسی حتی یک نفر از طرف مقابل را نکشتند و دفاتر هیچیک از گروه‌های مخالف را مورد تهاجم قرار ندادند. 

- جز در موارد بسیار اندکی آن هم توسط دادگاه، هیچیک از روزنامه‌ها و کانال‌های تلویزونی را که شبانه روز بر ضد اخوان و رییس جمهور منتخب تبلیغ می‌کردند و افکار عمومی را به بیراهه می‌بردند، نبستند. 

در ‌‌نهایت یادآوری این مطلب را لازم می‌بینم که اینگونه رویاروی‌ها میان گروه و گرایش‌های تشکیل دهند جوامع زنده و پویا یکی از سنت‌های خداوند در راستای آزمون انسان هاست و در گذشته بوده و همچنان خواهد بود مهم آن است که باور‌ها و عملکردهای کدام طرف در معیار دین، دانش، خرد و قوانین و مقررات پذیرفته شده جوامع متمدن به حق و درستی نزدیک‌تر است. 

مردم مسلمان مصر از چنین رویدادی اندرز گرفته و تجربه می‌اندوزند و با برپایی راهپیمایی‌های مسالمت آمیز و اعتصاب‌های عمومی از حق شرعی و قانونی خود دفاع خواهند کرد و از آنجا که اکثریت قاطع مردم مسلمانند و میزان آگاهی‌های سیاسی آنان رو به افزایش است در هر انتخابات آزاد و شفافی اسلامگرایان پیروز خواهند گردید و این بار بردگان غرب یا‌‌ همان آدم‌های دین و میهن فروش را کنار خواهند نهاد، و اجازه نخواهند داد که انقلاب تاریخ ساز مردم مصر بدست دجالان، دروغگویان و دنیاپرستان خدا ناپرست تاریخ به بیراهه کشانده شود. 

 «ولا یحیق المکر السیئی الّا بأهله.»  (توطئه‌ی بد تنها دامنگیر اهل آن می‌شود.)